هیلداهیلدا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
همدم و هومنهمدم و هومن، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

هیلدا پرنسس کوچولوی ما

4 ماهه شد پرنسس

  امروز  پرنسس کوچولوی ما 4 ماهه شد و حسابی بزرگ شد وقتی یاد روزای اول تولدش میوفتم و عکساشو میبینم بزرگ شدنشو احساس میکنم .انقدر کوچولو بود که میترسیدم بغلش کنم اما الان انقدر راحت تو بغلم میمونه .دوست داره دستشو بگیری و وایسونیش وقتی میشونیش به زور بلند میشه تا میخوابونیش غلت میخوره حتی وقتی مامان سمیه میخواد پمپرزشو عوض کنه تو اون حالتم بیخیال غلت خوردن نمیشه .عاشق ددر و رقص و اهنگه .دوست داره دائم باهاش حرف بزنی و حواست بهش باشه .وقتی دمر میشه اگه دستتو پشت پاش نگه داری یکم خودشو میکشه جلو .امروز از دانشگاه رفتم دم خیابون بهار با دوستای خوبم صدف و نگین جونم و برای هیلدا ازین گلای عروسکی که لبخند میزنن خریدم هیلدا...
28 ارديبهشت 1391

مادرم روزت مبارک

تقديم به آني كه بهشت زير پايش جا دارد به مادرم... كه مهرش تا ابد در دلم جاي دارد. تو بهترين گل، ميان شهر گلهايي تو رنگ آفتابي، شب كه مي رسد، مثل ستاره، گویا مهتابي مادر خوبم، روزت مبارك (تقدیم به مامان خودم .سمیه و همه ی مامانای دیگه) ...
23 ارديبهشت 1391

هیلدا وپارک

بالاخره مامان هیلدا طلسم و شکستو هیلدا رو برد پاررررررررررررررررررک .این اولین پارک رفتن هیلدا بود البته روز 13 بدرم رفته بودیم ولی اون 13 بود و یه مناسبت دیگه بود خب بالاخره واییییییییییی هیلدا انقدر منو میشناسههههههه وقتی باهاش حرف میزنم میخنده ذوق میکنه عشق نشستنو وایسادن داره با اینکه دکتر گفته خوب نیست که بایست و بنشینه .همش خودش سرشو بلند میکنه که بلند بشه .تا دستشو میگیریم خودشو بلند میکنه فسقلو این ماه که برا چکاب برده بودنش هیلدا 5کیلو ونیم بود و قدش 60 و خورده ای بقیه اطلاعاتشو مامانش میدونه   عکسای هیلدا در ادامه مطلب :       ...
23 ارديبهشت 1391

تولدم

وای دیروز از صبح سمیه بهم گفت عصر بیا خونمون دوستام میان میخوایم باهم عکس بگیریم منم اماده شدم رفتم یهو تا درو باز کردن دیدم دوستام اونجان و جیغ و تولد مبارکو و حسابی سوپرایز شدم قلبم تند تند میزد ولی کلی خوش گذدشت جا همه خالی مرسی از همه کلی زحمت کشیده بودن مخصوصا مامانم و سمیه و صدف جونم من عاشق همتونم حالا عکسای هیلدا جونم که توی تولدم  خیلی خانوم بود و اهنگ و رقصیدنو کلی دوست داره مخصوصا جلوش وایسی برا اون برقصی در ادامه مطلب: حالا عکسای قلت خوردن هیلدام ...
19 ارديبهشت 1391

اولین غلت زدن هیلدا جونم

وای امروز بعدظهر بالاخره هیلدا موفق شد اولین غلتشو بزنه .قربون غلت زدنت بششششششششششششششششششم . ولی حیف من نبودم ببینم اخه صبح که من رفتم پیش هیلدا تازه از خواب بیدار شد و هی خودشو کج میکرد ولی غلت نمیزد .کاش مونده بودم پیشت میدیدمت ارت عکس میگرفتم عشقم .افرین دختر زرنگ اهان یادم رفت بگم هبلدا الان 3 ماه و نیمشه و 13 روز تا اینکه 4 ماهش تموم بشه مونده ...
15 ارديبهشت 1391

15 اردي بهشت و باغ بابا منصور و عروسي

الان كه دارم براي هيلدا مينويسم هيلدا تو ني ني لاي لاي كنارم خوابيده و مامان و باباش رفتن بيرون .كلي برام خنديده و ناز كرده بعد خسته شد و نق زد و خوابيد خداروشكر. هر كاري ميكنيم اين خانوم كوچولو پستونك نميگيره همه چي ميخوره عروسك اسباب بازي الا پستونك .دست خودشو كه انقدر با مزه ميخوره يه دستش تو دهنش با اون يكي دستشم اين يكي رو محكم ميگيره .الانم داشت دست منم ميخورد من همه جورههههههههههه دوست دارررررررررررم هيلدا همين الان: چهارشنبه هيلدا خونه مامانيش بوده وتو حياط با عليرضا پسرعموش عكس انداخته (در ادامه مطلب):       ماشالا يادتون نره ...
15 ارديبهشت 1391